نگاهی اجمالی به کتاب خودت را به فنا نده

نگاهی اجمالی به کتاب خودت را به فنا نده Unfu*k Yourself

نوشته Gary John Bishop

ما معمولا از زندگی خودمان رضایت نداریم و دائما در گفت‌وگوهای درونی‌مان از آن راضی نیستیم. خودمان را به شدیدترین شکل ممکن سرزنش می‌کنیم و حین گفت‌وگوهای درونی، تمامی ضعف‌ها و شکست‌هایمان را مرتبا مرور می‌کنیم. نگاه سرزنش‌آمیز ما باعث تحلیل رفتن توان و انرژی‌مان می‌شود. پس اگر به این نگاه غلبه کنیم خیلی از چیزها در زندگی‌مان سرو سامان می‌گیرد. برای دستیابی به زندگی آرام و با ثبات می توان با غلبه بر افکار وسواس‌گونه، منفی و سرزنش‌آمیز دست یافت. خود ما بزرگ‌ترین مانع برای دستیابی به موفقیت هستیم تا شرایط، عوامل و حوادث بیرونی.
برخی از افراد در زندگی همیشه در حال دویدن و تلاش کردن هستند ولی جالب است که هیچ وقت به جایی نمی‌رسند و وقتی خوب دقت می‌کنند به این نتیجه می‌رسند که در تمام زندگی فقط در جا زده‌اند. در این میان نباید از نقش صحبت‌ها و گفتگوهای درونی غفلت کرد. این گفتگوهایی که فرد با خودش دارد می‌تواند او را به بهترین جایگاه یا حقیرترین وضعیت برساند.

اشتیاق دقیقاً همان عاملی است که به ما کمک می‌کند که در برابر مشکلات، سختی‌های راه، تنبلی‌ها و کلیه موانع موفقیت بایستیم. فردی که بیشتر از همه ، وقت تان را با او می گذرانید ، خود شما هستید، پس سعی کنید برای خودتان هم دوست داشتنی باشید.

زندگی هیچ گاه به ایده‌آلی که مد نظر ماست نمی‌رسد ولی قرار نیست که در مسیر رسیدن به اهداف تسلیم شویم چرا که تنها راه لذت بردن از زندگی این است که بتوانی خوب و عمیق پذیرای این مطلب باشی که زندگی یک جریان و فرآیند است نه رسیدن به مقصد . اصولا افرادی خوشحالند که منتظر زندگی نیستند، بلکه هر آن در لحظه خوب زندگی می کنند. آسایش یک امر بیرونی و آرامش یک پدیده درونی است. بسیاری از افراد ممکن است که خیلی در آسایش باشند اما معدود افرادی هستند که در آرامش زندگی می کنند. آسایش یعنی راحتی در زندگی ، که با امکانات و ثروت خوب و زیاد به دست می آید ، به طوری‌که هر چه دلت خواست بخری و هر کجا خواستی بروی . ولی آرامش را کسانی دارند که از درون سالم و سلامتند.

همه ما همیشه در پی اطمینان هستیم و از عدم اطمینان و تردید هراس داریم. دلیل این موضوع این است که قصد داریم از خودمان در برابر حوادث و اتفاقات مختلف و پیشآمدهای غیرمنتظره مراقبت کنیم ولی هیچ گاه حواسمان به این نکته نیست که تمایل ما به امنیت باعث می‌شود که نتوانیم اقدامات جسورانه انجام دهیم. یکی از دلایل اینکه از تردید می‌ترسیم این است که می‌ترسیم شکست بخوریم و دیگران در مورد ما قضاوت منفی کنند. هیچ‌گاه از قضاوت دیگران هراس نداشته باشید.

اپیکتتوس می‌گوید:اگر می‌خواهی ترقی کنی راضی باش که فکر کنند احمقی.

هرگز اجازه ندهید که نظر و قضاوت دیگران بر شما تأثیر بگذارد و باعث شود که به فردی منفعل و راحت‌طلب تبدیل شوید. شک نکنید که موفقیت و فرصت‌های ناب در سرزمین عدم اطمینان قرار دارد.

هیچ کس شما را با افکار و اندیشه‌هایی که در سر دارید نمی‌شناسد. معیار شناخت شما نزد دیگران اعمال و کارهایی است که تاکنون انجام داده‌اید. یکی از مهم‌ترین کارها در زندگی کنترل افکار است. مگر می‌شود افکار منفی مانند شک، ترس و دلهره را به خودمان راه ندهیم؟

درست است که اندیشه می‌تواند تحول عظیمی در ما به وجود بیاورد ولی آیا تنها با اندیشیدن می‌توانیم به موفقیت برسیم؟ قطعاً خیر! سعی کنیم تبدیل به شخصیتی بشویم که اگر تمام داشته‌هایمان را از دست بدهیم باز هم دست از پیشرفت و تلاش برنمی‌داریم. کاری که باید بکنیم این است که از منطقه امن خارج شویم و برای  رسیدن به پاسخ تلاش کنیم.

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که باعث می‌شود خودمان را به فنا بدهیم انتظاراتی است که از خودمان و دیگران داریم.وقتی تلاش می‌کنید که ابتدا انتظارهایتان را در نظر بگیرید و سپس برای ساختن زندگی خود مطابق با آن خواسته‌ها و انتظارات حرکت کنید، دچار فشار و استرس خواهید شد و وقتی که می‌بینید انتظاراتتان از حد توان شما خارج است تسلیم می‌شوید و نتیجه تسلیم چیزی به جز افسردگی و ناامیدی نیست.

چند نکته،

– تقدیر افراد مشتاق را هدایت می‌کند و اشخاص بی‌میل را دنبال خود می‌کشد.

– مرد عاقل برای چیزهایی که ندارد، عزا نمی‌گیرد، بلکه برای داشته‌هایش خشنود است.

– تأثیر نوع حرف‌ زدن‌ ما، فقط مختص به همان لحظه نیست، بلکه می‌تواند در ناخودآگاه ما رسوخ کند و کاملاً نهادینه شود، و افکار، اندیشه و رفتار ما را در بلندمدت تغییر دهد.

ما دائماً به خودمان رشوه می‌دهیم. ما انواع و اقسام بهانه را در دسترس داریم که به خودمان بگوییم: «نمی‌توانم.»این‌ها همه بهانه است. تو همۀ اقدامات مهم را به خودت وعده و وعید می‌دهی، و با فهرست بلند بالایی از دلایل، از انجام آن‌ها طفره می‌روی و با این کار، تو بدتر از هرکس دیگری به خودت خیانت می‌کنی!

زندگی دقیقاً همان مکان‌ها و زمان‌های ریسک‌پذیر است! بقیه، فقط زنده‌ بودن است. بیشتر ما وقتی اقدام به پروژه‌ی خاصی می‌کنیم، مثل راه‌اندازی کسب‌وکار، برنامه ریزی جهت ورزش حرفه ای یا کاهش وزن .. معمولاً تصویری از آن برنامه داریم. این تصویر بخش‌های مختلفی دارد. بخش‌هایی از این تصویر معمولاً برگرفته از تجربه‌های شخصی،‌ تحقیق و بخش‌هایی هم برگرفته از نظرات سایر افراد است. این تصویر شکل‌گرفته در ذهن انتظارات و توقعاتی را بنا می‌کند که مدت زمانی طول می‌کشد تا ذهن خودآگاه متوجه آن یعنی همان انتظارات و توقعات شود. وقتی این توقعات پنهان واقعیت نیابند تبدیل به منشاء دلخوری، خشم و رنجش سرکوب شده می‌شوند. میزان احساس ضعف و ناتوانی شما در هر یک از شرایط پیش آمده ارتباط مستقیمی با میزان توقعاتی دارد که از واقعیتتان منحرف و دور شده‌اند.

توقعات جزو محدودکننده‌ یا بازدارنده‌ها محسوب می‌شوند چون باعث انحراف شما از عملی می‌شوند که باید انجام دهید.

خودگویی‌های ذهنیِ مثبت، می‌تواند روحیه فرد را به‌طور چشمگیری بهبود بخشد، اعتماد به نفسش را تقویت کند، بهره‌وری‌اش را افزایش دهد .(صفحه ۱۲)

یکی از زیباترین اتفاق‌ها درباره نگاه سختگیرانه به زندگی و اهدافت این است که مجبورت می‌کند مسیر رسیدن به آن‌ها را مدام ارزیابی کنی. (صفحه ۳۳)

دکتر بروس لیپتون، دانشمند مشهور DNA و سلول‌های بنیادین، می گوید که نود و پنج درصد فعالیت‌های روزانه ما با ضمیر ناخودآگاهمان کنترل و هدایت می‌شود. یعنی تنها بخش بسیار جزئی از تمام کارهایی که انجام می‌دهی یا تمام حرف‌هایی که می‌زنی از روی خواست و اراده خودت است. (صفحه ۴۲)

قدم به دنیای بیرون بگذار. به خودت اعتماد کن،. خودت را برای پذیرش چالش پیروزی در مسیرهای جدید و هیجان‌انگیز آماده کن (صفحه ۵۰).

اگر درگیر طرزِ فکر مردم نسبت به خودت باشی، هیچ‌وقت به توانایی‌های واقعی‌ات نمی‌رسی. در حقیقت، تو می‌توانی یک‌شبه زندگی‌ات را از این رو به آن رو کنی اگر به سادگی بی‌خیال اهمیت دادن به طرزِ فکر دیگران شوی. چه سخت بگیری چه راحت، زندگی ادامه دارد. (صفحه ۷۲)

تو افکارت نیستی، تو همان اعمالت هستی. (صفحه ۹۰)

وقتی هیچ انتظاری نداشته باشی، قطعا در لحظه زندگی می‌کنی. تو نگران آینده یا پس زدنِ گذشته نیستی. تو هر موقعیتی را که برایت پیش بیاید با آغوش باز می‌پذیری. وقتی هر چیزی را پذیرا باشی، البته به این معنی نیست که با آن موافق یا راحت هستی، بلکه به این معنی‌ست که مالک آن و مسئول آن هستی. به یاد بیاور که وقتی مالک یا مسئول چیزی باشی، می‌توانی همیشه آن را تغییر دهی. گاهی اوقات این موثرترین راه برای حل کردن «دشواری‌هایت» است. (صفحه ۱۱۵)

برای تعمق زمان بگذار، اما وقت عمل، فکر کردن را کنار بگذار و عمل کن. (صفحه ۱۳۲)