نگاهی اجمالی به کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را بههم بریزد
نوشته، آلبرت الیس، لانگ آرتور
همهی ما در طول شبانه روز در معرض عواطف و هیجاناتی گوناگون از قبیل شادی، هیجان، ترس، اضطراب هستیم. فرقی نمیکند که این عواطف چه باشند، نکتهی مهم این است که تحت تأثیر آنها قرار نگیریم و اصطلاحاً بندهی احساسات گذرایمان نباشیم.
وحشتناک پنداری، باید سازی و توجیه، سه راه اصلی است که ما از طریق آن به اشخاص و موقعیت ها اجازه می دهیم که اعصابمان را بهم بریزند ، و در نتیجه با موقعیتهای دشوار، در حد توان مان به نحو موثر برخورد نمی کنیم.
در ظاهر، افراد روی ما اثر می گذارند، اما در حقیقت، شیوه تفکر و چگونگی واکنش ما در برابر آنها، تعیین می کند که تا چه اندازه ناراحت خواهیم شد، و در موقعیتهای خاص چگونه واکنش نشان خواهیم داد.
همه افراد به صورت طبیعی در طول زندگی خود با چالشهای مختلفی مواجه میشوند که ممکن است اعصاب آنها را تحریک کند. اگر اجازه دهیم که این محرکها به راحتی بر ما تاثیر بگذارند، جریان زندگی ما تحت کنترل احساسات هیجانی و تصمیمات نادرست قرار خواهد گرفت.
همه ما دوست داریم شرایط کار، زندگی و روابطمان پر از آرامش باشد. زیرا در آرامش است که ما بهتر میتوانیم فکر کنیم و تصمیم بگیریم، ایدههای جدید در این شرایط به سراغ ذهنمان میآیند. به همین دلیل است افرادی که میدانند چطور در شرایط مختلف به اعصاب خود مسلط شوند، معمولا افرادی موفقتر نیز هستند.
افرادی را می شناسیم که نسبت به دیگران بیخیالترهستند و همیشه خوش شانسی میآورد و کارهایش درست به موقع و به بهترین شکل انجام میشود. زمانی که ما اجازه میدهیم عوامل مختلف بر روی اعصاب و آرامش ما تاثیر بگذارند، فرصتهای زیادی را از خود میگیریم.
ابتدا باید بدانیم که دقیقا چه عاملی باعث میشود که ما تحت تاثیر اتفاقات و افراد پیرامونمان قرار بگیریم، منابعی که باعث بهم ریختن اعصاب ما میشوند چه چیزهایی هستند و سپس یاد بگیریم که چطور در هر شرایطی بتوان با استفاده از راهکارهایی عملی بر اعصاب خود مسلط شد.
همه ما انسانها در هر حالت و شرایطی در حال نشان دادن سه نوع واکنش ذهنی، هیجانی (احساسی) و رفتاری هستیم. همین واکنشها هستند که باعث میشوند در برخی شرایط افراد و موضوعات اعصاب ما را به هم بریزند. ما با کنترل این واکنشها قادر هستیم بر اعصاب خود مسلط باشیم. البته نباید از روشهای غیرواقعبینانه که بر مثبتاندیشی صرف تاکید دارند، استفاده کرد. باید از روشهایی منطقی برای کنترل واکنشها استفاده میکند. طبیعی است که هر انسان سالمی نسبت به محرکهای محیط اطراف خود واکنشهایی نشان دهد. اما این واکنشها با استفاده از یک سری روشهای اصولی میتوانند به شکلی کنترل شوند که از بروز پیامدهای مخرب در زندگیمان جلوگیری کنند.
چهار احساسی که منشا تحریکپذیری ما هستند.شامل اضطراب مفرط، خشم، حالت دفاعی و افسردگی، و کسالت یا احساس گناه. اگر ما نتوانیم به درستی این احساسات را کنترل کنیم، آنگاه این احساسات هستند که جریان زندگی ما را کنترل میکنند. هر انسان طبیعی نسبت به اتفاقاتی که پیرامونش رخ میدهد تا حدودی درگیر این احساسات خواهد شد. این یک امر کاملا طبیعی است. اما مشکل از جایی شروع میشود که ما در این احساسات غرق میشویم! غرق شدن در این احساسات و عدم تلاش برای خروج از این حالتها دقیقا همان چیزی است که میتواند به راحتی اعصاب ما را به هم بریزد و جریان زندگیمان را در دست بگیرید.
مواجه شدن با رفتار منفی یک همکار در محل کار، شنیدن حرفهای توهینآمیز از یک فرد غریبه، از دست دادن فردی عزیز در زندگی، شکست خوردن در رسیدن به یک هدف و دهها مورد دیگر که بدون شک همه ما در زندگی با آنها مواجه میشویم، محرکهایی هستند که اعصاب ما را بهم می ریزند. نشان دادن واکنشهایی مثل ترس، افسردگی، نگرانی یا خشم نسبت به این محرکها تا حدودی میتواند طبیعی باشد. اما ما باید یاد بگیریم که چطور خود را از چنگال این چهار احساس مخرب رها کنیم.
همیشه محرکهای اعصاب، عوامل منفی نیستند. برخی از محرکها باعث میشوند فرد تواناییهای ویژهای پیدا کند و حتی کارهایی شگفتانگیز انجام دهد. گروهی از محرکها به سادگی قابل کنترل هستند و ما با آگاهی یافتن از آنها میتوانیم شرایط را به گونهای کنترل کنیم که این محرکها تاثیر طولانی و عمیق بر جریان زندگیمان نگذارند
برخی محرکها هستند که به خودی خود ممکن است مشکل بزرگی نباشند، اما ما با نشان دادن واکنشهای افراطی به آنها باعث میشویم این مشکلات بزرگ و بزرگتر شوند تا به شکل چالشی تمام عیار درآیند. همه ما با این مشکلات در زندگی روبرو میشویم. اما واکنشی که هریک از ما به آنها نشان میدهیم متفاوت است. این مشکلات میتوانند مواردی مثل اختلاف عقیده با همکار، ناسپاس بودن اطرافیانمان، گیر کردن در ترافیک یا مواردی از این دست باشند. در اینکه اینها مشکل و چالش محسوب میشوند شکی نیست. اما نشان دادن واکنشهای اغراقآمیز و افراطی نسبت به این موضوعات میتواند همه چیز را بدتر کند.
نکته اصلی در اینجا همان از دست رفتن توانایی فکر کردن منطقی و تصمیمگیری درست است. یک اختلاف کوچک در محل کار یا یک حادثه نهچندان مهم میتواند به راحتی برخی افراد را از کوره در ببرد. فرد در چنین حالتی قادر به تشخیص موقعیت و شرایط نیست و دست به اقدامات افراطی میزند. حالا ممکن است با نشان دادن چنین واکنشهایی همه چیز بدتر از قبل شود و یک مشکل یا چالش کوچک، تبدیل به یک موضوع جدی شود. شما با واکنش نشان ندادن به این محرکها میتوانید اختیار امور زندگی خود را به دست بگیرید و طراح زندگی خود باشید..
برای کنترل شرایط و موقعیتهای سختی که با آن مواجه میشوند، میتوانند لیستی از محرکهای اعصاب خود را تهیه کنند. به طور مثال در این لیست بنویسند در محیط کار یا در خانه چه عواملی باعث تحریک اعصاب میشود. نوشتن این محرکها باعث میشود فرد از وجود این عوامل آگاهی پیدا کند و در این شرایط دیگر محرکها قادر نخواهند بود به راحتی اعصاب فرد را به هم بریزند. همچنین نوشتن باعث میشود فرد بتوانند با واکنشهای احساسی خود نسبت به این محرکها نیز آشنا شود. این آگاهی میتواند به کنترل احساسات فرد کمک کند.:
زندگی آرام تر و شادتر
مسئولیت زندگی خود را بپذیرید، به جای اینکه دیگران را به خاطر چیزهایی که دارید یا ندارید ، سرزنش کنید.
هر کس از منظر خود برحق و حق دارد نظر خود را داشته باشد.، با میل به اینکه دائما حق با شماست با استرس خود روابط را خراب نکنید.
هر فردی متفاوت است ، باید این واقعیت را پذیرفت و انتقاد از چیزها ، افرادو رویدادهایی که با شما متفاوت است کنار بگذارید . در نهایت ، همه ما خواهان شادی ، پذیرفته شدن و این هستیم که دیگران ما را درک و دوست بدارند.
چه فکر کنید که می توانید یا فکر کنید نمی توانید، همیشه ۱۰۰ درصد حق با شماست.
به همه اجازه دهید همانی که هستند باشند ، کنترل را رها کنید .
از کسی گله و شکایت نکنید ، هیچ شخص و هیچ چیز نمی تواند شما را خوشحال یا ناراحت کند، مسئولیت این انتخاب کاملا روی شانه های شماست.
دست از مطرح کردن اینکه نمی توانم بردارید ، در عوض ، روی رشد خود کار کنید.
بالاترین شکل جهل زمانی است که چیزی را رد می کنید، چیزی که هیچ چیز درباره آن نمی دانید. ذهن خود را باز کنید و چیزها ، افراد و موقعیتهای را که درک نمی کنید، بپذیرید.
رها کردن وابستگی به چیزها ، دری را به روی عشق، صلح ، بردباری و آرامش باز می کند.
No comment