نگاهی اجمالی به کتاب سکوت
اثر سوزان کین
در برونگراترین جوامع، حداقل یک سوم افراد درونگرا هستند. آنهایی که اغلب گوش دادن را به حرف زدن ترجیح میدهند، کسانی که نوآوری را خلق میکنند، اما علاقه چندانی به نشان دادن خود و مطرح شدن ندارند، کسانی که کار بهصورت فردی را به جلسات طوفان فکری درون تیمی ترجیح میدهند. اینها درونگراها هستند و جامعه دستاوردهایی چون قانون جاذبه، قانون نسبیت عام و خاص، آثار هنری مطرح، کامپیوترها و … را مدیون این افراد است.
از نگاه روانشناسی انسان ها را به دو دسته درونگرا و برونگرا تقسیم می کنند.
درونگرایی و برونگرایی دو الگوی مختلف رفتاری و شخصیتی هستند که به یک اندازه ارزشمند محسوب میشوند و میتوانند در دنیای ما اثربخش و تاثیرگذار باشند.
فرهنگ ما فضیلت زندگی را فقط به افراد برونگرا نسبت میدهد. ما سفر درونی را نادیده گرفتیم. بنابراین مرکز درونی خود را از دست دادیم و باید باری دیگر آن را بیابیم.
نگرانی اصلی افراد این است که دوگانگی بین “مرد عمل” و “مرد تفکر” و چگونگی بهبود آن زمانی حاصل می شود که تنها درجهان بین دو نوع قدرت تعادل بیشتری وجود داشته باشد.
درونگرا ها ،یا مرد تفکر ، بازتابنده، ملایم، آرام، متوسط، تنها، خجالتی، ریسک پذیر، زودرنج و در آن سوی قضیه برون گراها یا “مرد عمل” که پرشور، اجتماعی، مهربان، تحریک پذیر غالب، معتدل، فعال، ریسکپذیر، سرگردان، جسور و به راحتی در کانون توجه میباشند.
گاندی رهبر بزرگ هندوستان و النور روزولت از فعالان حقوق بشر از جمله افراد درونگرا بودهاند.
آشنایی با درونگرایی، پایاندادن به اندیشه رایجی است که برونگرایی را ایدئال میداند و این نگرش، یک کودک، نوجوان و حتی بزرگسال درونگرا را بهشدت میآزارد. با شناخت دنیای درونگراها به داشتن دنیایی با انسانهای سالمتر و شادتر کمک خواهیم کرد.
باور عموم بر این است که خودِ ایدئال، شخصیتی اجتماعی و گروهی است که در بین جمعیت راحت و آرام است؛ فرد برونگرا عمل را به تفکر، ریسک پذیری را به محتاطبودن و قاطعیت را به تردید ترجیح میدهد. او سریع تصمیم میگیرد؛ حتی اگر احتمال اشتباهکردنش بالا باشد؛
فراموش نکنیم که انسانهایی که معمولاً ساکت هستند و در خودشان فرو میروند به یک صفت خوب هم شناخته میشوند: اهل تفکر بودن.
مردم اغلب پس از قدم زدن آرام در میان جنگل، بهتر از زمانی که در خیابانی شلوغ و پر رفت و آمد پیاده روی کردهاند، مطالب را یاد میگیرند.
درونگراها ترجیح می دهند مستقلانه کار کنند و تنهایی می تواند کاتالیزور خلاقیت باشند.
خلق و خو، به الگوهایی ذاتی و بیولوژیکی رفتاری و احساسی اطلاق می شود که در دوران نوزادی و اوایل کودکی قابل مشاهده هستند. اما شخصیت یک اختلاط پیچیده است که در اثر نفوذ فرهنگی و تجربیات شخصی بروز میکند. برخی میگویند که خلق و خو پایه و شالوده و شخصیت خود، ساختمان اصلی است.
درونگراها ترجیح میدهند که درهای اتاق کارشان را ببندند و غرق انجام کارهایشان بشوند، زیرا برای آنها این فعالیتهای فکری آرام، نوعی تحریک جالب و مفید است درحالیکه برونگراها، زمانی کارایی بهتری دارند که در فعالیتهای قوی تر، مانند سازماندهی کردن یک کار گروهی تیمی یا ریاست کردن جلسهای شرکت داشته باشند.
فرهنگ ما، زندگی به عنوان برونگرا را یک حسن میداند. ما سیر و سیاحتهای درونی و جست و جوی مرکز و درون خود را نفی میکنیم. بنابراین خودمان را گم کردهایم و باید دوباره پیدایش کنیم.
نقل قولهای کتاب سکوت:
«بیش از اینکه حرف بزنند، گوش میدهند، پیش از اینکه حرف بزنند فکر میکنند و عموما احساس میکنند منظور خود را با نوشتن راحتتر از مکالمه برقرار کردن میتوانند بیان کنند. عموما از مشاجره خوششان نمیآید. بیشتر آنها از صحبت دم دستی وحشت دارند اما از مباحثات عمیق لذت میبرند.»
«عملا هیچ تضادی میان بهترین سخنور بودن و داشتن بهترین نظریات وجود ندارد.»
«زمان آزادتان را آنطور که دوست دارید بگذرانید نه آنطور که فکر میکنید از شما توقع میرود.»
«عموما از نظر اعتقادی، درونگرایان به شدت احساسیاند، بیشتر به فلسفه یا عرفان گرایش دارند تا مادیگرایی و لذتگرایی.
آنها احساسات خیلی قویی دارند. گاهی شوق بسیار زیاد و از سمت دیگر، غم، مالیخولیا و ترس را تجربه میکنند. افرادی که بسیار حساس هستند عموما اطلاعات محیط اطرافشان – چه فیزیکی و چه احساسی – را عمیقتر پردازش میکنند. عموما متوجه جزییاتی میشوند که بقیه به آن توجه نمیکنند. مثلا تغییر ناگهانی حس و حال فردی دیگر و یا کمی پرنورتر شدن یک لامپ.»
«فکر نکنید درونگرایی نیاز به درمان دارد.»
«رمز زندگی این است که خود را زیر نور مناسب قرار دهید. برای برخی نور صحنه تئاتر و برخی دیگر نور چراغ مطالعه مناسب است. از قدرت طبیعی خود – پشتکار، تمرکز و بینش – برای انجام کاری که دوست دارید و اهمیت دارد استفاده کنید. مشکلات را حل کنید. هنر بیافرینید، عمیق فکر کنید.»
اگر تمرکز روی یک کار را به انجام همزمان چند کار ترجیح میدهید، به حیطه خود پایبند بمانید. اینکه تحت تاثیر پاداش قرار نگیرید به شما قدرت باورنکردنی میدهد تا در مسیر خود پیش بروید.»
برونگرایی ویژگی شخصیتی به شدت جذابی است اما ما آن را تبدیل به استانداردی ظالمه کرده ایم و بیشترمان احساس میکنیم باید آنگونه باشیم.»
«همه در نور مناسب خود، میدرخشند.»
«ما دو گوش و یک دهان داریم و باید به همین میزان از آنها استفاده کنیم.»
«خجالت، ترس از تکذیب یا تمسخر اجتماعی است، در حالی که درونگرایی، ترجیح محیط هایی است که فشار روانی زیادی نداشته باشند. خجالت ذاتا دردناک است اما درونگرانی نه.»
No comment