قسمتی ازکتاب Finding Your Element
مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید به دست آورید و گرنه ناچار خواهید بود ؛ چیزهایی را که بدست آورده اید، دوست داشته باشید.
جرج بناردشاو
رابینسون در کتاب خود ، همان ایدهی معروفی را بسط میدهد که پیش از او، افراد بسیاری از جمله پیکاسو و اینشتین مطرح کردهاند:
کودکان در ذات خود خلاق هستند. این مدارس و سایر نهادهای رسمی نظام آموزشی هستند که خلاقیت را در کودکان سرکوب یا نابود میکنند.
یا اینکه: «لازم نیست برای پرورش خلاقیت تلاش کنید. همین که خلاقیت را نابود نکنید کافی است.
المنت نقطهای است در محل تلاقی شیفتگی، مهارت، استعداد و علاقه. نویسنده از کودکانی میگوید که در کلاس با کسالت وقت میگذرانند و یا به کارمندانی اشاره میکند که با بیحوصلگی، پایان روز را انتظار میکشند. همگی خسته و مستأصلاند و علتش را نیز نمیدانند. تنها راهحل، یافتن «المنت» است.
چرا یافتن جوهر درون مهم است ؟
یافتن جوهر درون به این دلیل حیاتی و مهم است که هرکسی بفهمد چه کسی است، در انجام چه کارهایی قابلیت دارد و با زندگی خودش چه می کند.
دلیل دوم ، اجتماعی است. افراد بسیاری در زندگی خود فاقد هدفی هستند، همه جا شاهد این مسئله هستیم؛ بسیار افرادی که هیچ علاقه ای به شغل خود ندارند؛ تعداد روز افزون دانش آموزان و دانشجویانی که از سیستم آموزشی خود ناخشنود هستند.
Element : The place where the things you love to do and the things that you are good at come together
المنت وضعیتی است که در آن، کاری که دوست دارید انجام بدهید و کاری که میتوانید به خوبی انجام بدهید، یکی میشوند.
The Element is the meeting point between natural aptitude and personal passion
المنت محل تلاقی استعداد طبیعی و شوق فردی است.
به بیان دیگر: ما همهی کارهایی را که مشغول به انجامشان هستیم، دوست نداریم و انجام دادنشان، شوقی در ما برنمیانگیزد.
همچنین، اگر ما کار یا فعالیتی را دوست داریم و شور آن را در سر داریم، الزاماً به این معنا نیست که استعداد و توانایی انجام آن را هم داشته باشیم. با توجه به این دو نکته، اگر بتوانیم نقطهی تلاقی شوق و استعداد را پیدا کنیم و در آن زمینه مشغول به کار شویم، اوج رضایت و موفقیت را تجربه خواهیم کرد.
المنت وضعیتی است که در آن، غرقگی و عمق لذت و حضور را تجربه میکنیم. انسان در هر سن و هر موقعیت، زمانی به موفقیت دست مییابد که جوهر خود را کشف کرده باشد.
گواه این مطلب در همه جا به چشم میخورد: در تعدادی مطلق از افراد که به کار خود هیچ علاقهای ندارند؛ در دانشآموزانی که از ساختار آموزشی بیزار شدهاند و تعدادشان رو به افزایش است؛ و در استفاده روز افزون داروهای ضدافسردگی، الکل و داروهای مسکن.
احتمالاً ناخوشایندترین نشان و به خصوص در میان جوانان، آمار خودکشی در هر سال است .
سازمانی که کارمندهایش کاملاً راضی باشند، بسیار موفقتر از سازمانی خواهد بود که همکارانی از همگسسته، بدگمان و بدون روحیه دارد.
هدف از نوشتن این کتاب فراهم آوردن آگاهی و شناخت عمیق تری از توانایی و خلاقیت انسان و از منافعی است که حاصل پیوند درست ما با استعدادها و علایق فردی مان است. این کتاب در مورد مسائلی است که اهمیت اساسی در زندگی ما و فرزندانمان، شاگردانمان و افرادی که با آنها کار می کنیم دارند.
ما نیاز به خلق محیط هایی در مدارسمان، در محیط های کاری مان و در مراکز دولتی مان داریم که در آن ها هر فردی انگیزه داشته باشند خلاقانه رشد کند. همه انسان ها امکان انجام آنچه را که باید انجام دهند دارند، و قادرند جوهر حقیقی شان را در درون خود و به شیوه خود کشف نمایند.
No comment