۷ دی ام ماه سال ۱۴۰۳ / ساعت ۲۲:۴۲


قسمتی از کتاب هنر خوب زندگی کردن (The Art Of The Good Life )

 ✍اثر رولف دوبلی ،

 ترجمه دکتر عادل فردوسی پور

آیا تا به ‌حال تجربه هدیه گرفتن پول در سال نو را داشته‌ اید؟ پولی که از طریق افراد خانواده به ‌عنوان هدیه سال نو به ما داده می ‌شود، نسبت به پولی ‌که از کار کردن عایدمان می ‌شود، راحت ‌تر خرج می ‌شود؛ اینطور نیست؟ پولی که در قالب هدیه دریافت می ‌کنیم از کانالی متفاوت به‌ دست ما رسیده که آسان ‌تر و اغلب بدون فکر خرج می ‌شود اما از آن‌ جا که برای درآمد مان وقت زیادی صرف کرده‌ ایم، خرج کردن آن کمی دشوارتر است. دلیل این اتفاق به ‌خاطر وجود عاملی به ‌نام حساب ذهنی (Mental Accounting) است. این اصطلاح برای اولین ‌بار توسط ریچارد تالر (Richard Thaler) استاد اقتصاد رفتاری دانشگاه شیکاگو مطرح شد.

تالر بر این باور است که هزینه‌ های زندگی و یا درآمدها با توجه به حساب‌‌های ذهنی مختلفی که در ذهن وجود دارد، طبقه ‌بندی می ‌شوند. برای مثال درآمدی که از طریق شغل ‌مان به‌ دست می ‌آوریم را در حساب ذهنی «سخت کار کردن برای کسب ثروت» ذخیره می ‌کنیم. در عین ‌حال اگر در پایان سال از محل کارمان پاداشی دریافت کنیم، آن درآمد را در حساب ذهنی «جایزه» ثبت می ‌کنیم. اگر در این بین کمی خوش ‌شانس باشیم و در قرعه‌ کشی بانک برنده شویم، آن پول در حساب ذهنی «پول باد آورده» طبقه‌ بندی می ‌شود. بدین ترتیب همه ما با توجه به تعریفی که از لحاظ ذهنی برای هر کدام از دریافتی ‌های‌مان داریم، رفتار می ‌کنیم.

🌎 جهانی که ما در آن زندگی می‌ کنیم با پیچیدگی و عدم قطعیت احاطه شده است. در این دنیای شلوغ دیگر نمی ‌توان از طریق شهود دست به قضاوت‌ های منطقی و درستی بزنیم. بنابراین ما به ابزارهایی نیازمندیم که از طریق آن بتوانیم معنادارتر به جهان و رویداد هایش نگاه کنیم.

✔ نسبت به وعده‌ هایی که به خود می‌ دهید، محکم و استوار باشید

اغلب ما به‌دنبال موفقیت شغلی هستیم که به‌‌خاطر تحقق آن راه‌های زیادی را آزموده‌ایم. بااین‌حال گاهی اوقات حتی با کار شبانه‌روزی نیز به آن‌چه که می‌خواهیم، نمی‌رسیم! در واقع موفقیت شغلی، تنها با کار زیاد و یا داشتن مهارت‌های تخصصی به‌دست نمی‌آید. آن‌چه که بدان نیاز داریم ابزارهایی ذهنی است که رسیدن به اهداف شغلی‌مان را آسان‌تر کند.

در قدم اول این قانون را در حساب ذهنی‌تان به‌خوبی بگنجانید: « تحت هر شرایطی بر سر قول‌ و قرارهای‌تان بمانید و انعطاف‌پذیری را فراموش کنید!»

 یکی از فواید سرسخت بودن این است که شما را از خستگی تصمیم‌گیری رها می‌کند. مغز انسان وقتی با گزینه‌های انتخابی زیادی روبه‌روست، خیلی زود تمرکز خود را از دست می‌دهد. درواقع انتخاب‌های متعدد باعث خستگی ذهن وبه ‌دنبال آن عدم تمرکز می‌گردد. طبیعی است که یک ذهن خسته نمی‌تواند روی هیچ بخشی از زندگی‌اش متمرکز نماید و فاقد کارایی وبهره‌وری است. حتی ممکن است وقتی از بین انتخاب‌های متعدد گزینه‌ای را انتخاب می‌کنید، ترس از تصمیم‌گیری اشتباه به سراغ‌تان بیاید. تمامی این افکار دارای بار منفی و آزاردهنده‌ای است که ذهن‌تان را آشفته می‌کند. بنابراین می‌توان گفت خستگی ذهنی، تبعات انعطاف‌پذیری شما برای وقت گذراندن در تعطیلات آخر هفته است.

حال اگر قانون محکمی برای خود مشخص کنید و طبق آن آخر هر هفته را با نظمی مشخص پشت سر بگذارید، چه؟ آن‌وقت است که دیگر ذهن خود را با انتخاب‌های بی‌شمار خسته نخواهید کرد.

 در مسیر شغلی‌تان نیز پای‌بند ماندن به اصولی که برای خود مشخص می‌کنید، ضامن موفقیت‌تان خواهد بود. برای مثال👨‍💼 وارن بافت هرگز برای بار دوم با کسی وارد مذاکره نمی‌شود. همه کسانی که تجربه کار با او را داشته‌اند، به‌خوبی می‌دانند که بافت در زمینه تجارت اصلا انعطاف‌پذیر نیست. اگر کسی قصد فروش شرکتش را داشته باشد، او تنها یک‌بار به آن شخص فرصت خواهد داد که با رعایت همه جوانب پیشنهاد خود را مطرح کند. از آنجا که همه با این خصوصیت بافت آشنایی دارند، هر شخصی سعی می‌کند که در همان مذاکره اول بهترین معامله را انجام دهد.

بناراین اگر قوانینی برای کار کردن دارید، سفت و سخت به آن بچسبید و با انعطاف‌پذیری برای همیشه خداحافظی کنید . بااین‌کار واکنش و نحوه رفتار دیگران نیز با شما تغییر خواهد کرد.

به‌خاطر داشته باشید که ۱۰۰ درصد پای‌بندی به قول و قرارهای شخصی‌تان، آسان‌تر از این است که در یک درصد مواقع انعطاف‌پذیر باشید.

📛 در دایره صلاحیت‌های‌تان بمانید و از آن خارج نشوید

ویژگی‌های بارز مهارت‌های ما که در قالب شغلی خاص تعریف می‌شود، درمجموع دایره‌ای از صلاحیت‌هایمان ‌را تشکیل می‌دهد که نویسنده نام آن را دایره صلاحیت (Circle of Competence ) گذاشته است. ‌دایره صلاحیت هرکدام از ما منافعی به‌دنبال دارد که نتایج کارمان را نسبت به دیگران متمایز و منحصر به‌فرد نشان می‌دهد. حتما بارها داستان زندگی افرادی را خوانده‌اید که کارهایی فراتر از توانایی‌هایشان انجام داده‌اند. آن‌ها از مرزها فراتر رفتند و توانستند قدم به بیرون دایره صلاحیت خود بگذارند. اغلب افراد موفق به شما گفته‌اند که دست به کارهایی بزنید که تصور می‌کنید خارج از توانایی‌های‌تان است و مرزها را با قدرت پشت سر بگذارید.

 بااین‌حال نویسنده کتاب باور دیگری دارد. او عقیده دارد که برای موفقیت شغلی نباید از دایره صلاحیت‌‌هایتان خارج شوید.

نویسنده بر این باور است که اگر یک ساعت بر روی توانایی‌های فعلی‌تان سرمایه‌گذاری کنید به نتیجه بهتری نسبت به اینکه ۱۰۰۰ ساعت بر روی حوزه‌های غیرمرتبط وقت بگذارید، خواهید رسید.

یکی از راه‌هایی که می‌توانید دایره صلاحیت خود را به‌تناسب مهارت‌های‌تان ایجاد کنید، انجام کاری است که علاقه و اشتیاق فراوانی نسبت به انجام آن دارید. اشتیاق فراوان یعنی پرداختن به کاری که حتی وقتی خسته هم هستید از انجام آن لذت ببرید.

💢 موفقیت‌ را براساس تعریفی که خود به آن اعتقاد دارید، ارزیابی کرده و دنباله‌رو دیگران نباشید .

تعریفی که جامعه امروز از موفقیت شغلی برای‌مان به تصویر کشیده، ما را از داشتن چشم‌انداز منحصر به‌فرد و شخصی‌مان دور ساخته است.

اغلب ما خود را درگیر مشاغلی می‌کنیم که درآمد و رفاه مالی چشم‌گیری را نصیب‌مان می‌کند و دیگر به‌دنبال شغل مورد علاقه‌مان نیستیم. بدترین سناریو آن‌جاست که اکثر افراد حتی روابط خود را براساس مفاهیم مالی شکل می‌دهند؛ بدین معنا که ترجیح می‌دهند با افرادی تعامل داشته باشند که سطح مالی خوبی داشته باشند.

جامعه امروزی انسان‌ها را به سمت افزایش رشد مالی سوق داده و دیگر اهمیتی به سبک زندگی درست و خوب زیستن نمی‌دهد. بنابراین باید مراقب تعاریفی که جامعه به شما تزریق کرده ؛ باشید و سعی کنید موفقیت را با شاخص‌های خودتان تعریف کنید.

فیلسوفان یونان باستان و روم آرامش درونی را آتاراکسیا (Ataraxia) نامیده بودند. آتاراکسیا آرامش درونی و فردی هر شخصی است که حتی در نشیب و فراز زندگی نیز از او جدا نخواهد شد. موفقیت پایدار درونی و رضایتی که از خودتان دارید، هرگز با چالش‌ها و موانع از هم نخواهد پاشید و همواره حس رضایت و آرامش را به‌همراه خواهد داشت.

 موفقیت درونی پایدارتر از موفقیت بیرونی و دیکته شده از سوی جامعه است.

موفقیت درونی، از احساس رضایتی نشأت می‌گیرد که نتیجه تلاش فراوان و ویژگی واقعیت‌پذیری شماست.

اغلب ما تصور می‌کنیم که قادر به تغییر رفتارهای دیگران هستیم، درحالیکه چنین چیزی غیرممکن است. اگر کسی پیدا شود که به‌خاطر شما در رفتارهای خود تغییراتی ایجاد کند، این تغییرات دراز مدت نخواهد بود چرا که با میل و انتخاب خودش صورت نگرفته است.

بنابراین امید به تغییر دیگران، فکری بیهوده است.

فراموش نکنید که تصور تغییر دادن دیگران گاه می‌تواند بهای سنگینی برای‌تان داشته باشد؛ بنابراین بهتر است تنها روی چیزهایی متمرکز شوید که تحت کنترل شماست.

یکی از راه‌هایی که می‌توانیم رفتارهای خود را تغییر دهیم الگوبرداری از کسانی است که دوست‌شان داریم. این افراد می‌توانند شخصیتی معروف یا دوست نزدیکی باشد که همواره او را تحسین کرده‌ایم.

🔮 به جای متمرکز شدن بر نتایج رویایی، بر موانع متمرکز شده و از آن درس بگیرید

ما آن‌چنان به برنامه بی‌نقصی که برای خود طراحی کرده‌ایم ایمان داریم که تصور هیچ مانع و شکستی را در ذهن‌مان جای نمی‌دهیم.

تصور کنید در طول یک بزرگراه درحال رانندگی هستید. مسیری که در پیش رو دارید مستقیم و بدون هیچ پیچ و خمی است؛ بااینحال شما یک لحظه فرمان اتومبیل را رها نخواهید کرد چون به‌خوبی می‌دانید که رانندگی عملی است که همیشه باید جانب احتیاط را حفظ کرد. لحظه‌ای غفلت باعث منحرف شدن اتومبیل از مسیر اصلی خواهد شد و به قیمت جان‌تان تمام می‌شود.

زندگی شبیه پرواز است؛ گاه طوفانی ناگهانی یا وزش غیرمنتظره باد ممکن است جهت پروازتان را تغییر دهد. بنابراین آگاه بودن نسبت به اصلاح و تغییرات برنامه‌تان شرط اصلی موفقیت در حوزه‌های مختلف زندگی‌تان است.

 بر روی جنبه‌های منفی کارها متمرکز شوید .

وقتی همه توان‌تان را به کار بگیرید که کار اشتباهی انجام ندهید، کارهای درست به‌خودی خود اتفاق می‌افتند. این همان چیزی است که موفقیت ما را در هر کاری تضمین می‌کند. یک بازیکن آماتور و حرفه‌ای 🏓 تنیس را درنظر بگیرید. بازیکن آماتور همه حواسش روی اشتباه نکردن متمرکز بوده و در عین حال مراقب حرکات حریفش در زمین نیز هست. اگر بازیکن آماتور نداند که چگونه کمتر اشتباه کند، حریفش برنده میدان بازی خواهد بود.

 زندگی با هیچ کس خصومت شخصی ندارد بلکه تمامی این تضادها در مجموع چرخه‌ای طبیعی از حیات و زیستن را تشکیل می‌دهد. ما بخشی از زنجیره حیات هستیم و همانند طبیعت زمستان و بهار زندگی‌مان را تجربه می‌کنیم. هیچ تضمینی وجود ندارد که فردا بهتر از امروز باشد یا بدتر! شاید نتوان بسیاری از اتفاقات زندگی را تحت کنترل خود گرفت اما با تغییر دیدگاه و طرز فکر خود می‌توان تعبیری متفاوت از آن‌ها داشت.

 پذیرش ، ابزار ذهنی قدرتمندی است که در سخت‌ترین شرایط شما را قوی و محکم نگاه می‌دارد؛ حتی اگر بدترین اتفاق عمرتان را تجربه کنید!

در کنار تمام این‌ها معنایی در زندگی‌تان خلق کنید که براساس آن بتوانید هر چیز ناگواری را به تجربه‌ای باارزش تبدیل کنید. اگر تفسیرتان از غم و رنج را به درس و کسب تجربه تغییر دهید، قطعا تحمل ناکامی‌ها نیز برای‌تان آسان‌تر خواهد شد. شاید ما نتوانیم مانع بروز اتفاقات ناخوشایند شویم، اما تفسیر آن‌ها کاملا تحت کنترل ماست؛ اینگونه می‌توانیم کنترل سرنوشت‌مان را به‌دست گرفته و از زندگی‌مان همانگونه که هست لذت ببریم.

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هرگونه کپی برداری از محتوای سایت بدون ذکر منبع پیگرد قانونی داشته و از لحاظ شرعی حرام است.

تمامی حقــوق مادی و معنــوی سایت متعـلــق به سرکــار خانم فاطــمه بسکــابادی می بـاشــد.