کتاب راه طولانی به سوی آزادی
اثر نلسون ماندلا
کتاب راه طولانی به سوی آزادی، نوشته ی نلسون ماندلا است که اولین بار در سال ۱۹۹۴ منتشر شد.
نلسون ماندلا یکی از برجسته ترین رهبران اخلاقی و سیاسی زمانه ی ما است: قهرمانی بین المللی که مبارزه ی طولانی اش با تبعیضهای نژادپرستانه در آفریقای جنوبی باعث شد جایزه ی صلح نوبل را دریافت کند و به مقام ریاست جمهوری کشورش برسد. ماندلا به عنوان رئیس کنگرهی ملی آفریقا و همچنین رهبر جنبش ضدآپارتاید در آفریقای جنوبی، کشور و ملت خود را به سوی داشتن دولتی چندنژادی و حکومت اکثریت رهنمون ساخت. کتاب راه طولانی به سوی آزادی، خود زندگینامه ی تکان دهنده و خواندنی ماندلا است که بدون تردید در زمرهی برترین خود زندگینامه های چهرههای برجسته در طول تاریخ قرار میگیرد. ماندلا در این کتاب برای اولین بار، داستان خارق العادهی زندگی خود را روایت میکند: حماسه ای از تلاش، شکست، تولد دوباره ی امید و در نهایت پیروزی.
نلسون ماندلا، زاده ی ۱۸ جولای ۱۹۱۸ و درگذشتهی ۵ دسامبر ۲۰۱۳، نخستین رئیس جمهور آفریقای جنوبی است که در انتخاباتی دموکراتیک و عمومی برگزیده شد. او پیش از رسیدن به این مقام، از فعالان برجستهی مخالف آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگرهی ملی آفریقا بود. ماندلا به خاطر فعالیتهایش، محاکمه و زندانی شد. او همواره پایبند به عدم استفاده از خشونت برای رسیدن به هدف بود. ماندلا در زمان دستگیری، در سال ۱۹۶۲، عضو برجستهی کمیتهی مرکزی حزب کمونیست آفریقای جنوبی بود .
وقتی به دنیا آمدم، پدرم نام مرا «رولیهلاهلا» گذاشت که به معنی «از ریشه در آورنده ی درخت» و یا به زبان ساده تر به معنی آدم دردسرساز است. پدرم نمی دانست که آینده چه نقشی برای من رقم زده اما وقتی به گذشته برمیگردم و به همه ی دردسرهایی که به وجود آوردم فکر میکنم، میبینم که انصافا اسم بامسمایی رویم گذاشته است!
در طول آن سالهای طولانی تنهایی بود که اشتیاق من به آزاد بودن مردمم، تبدیل به آرزوی آزادی برای همهی مردم، سیاه و سفید، شد. من این نکته را بهتر از هر چیز دیگری میدانستم که درست همان گونه که ستمدیدگان باید آزاد شوند، ظالمان نیز باید آزاد گردند. مردی که آزادی مرد دیگری را از او میگیرد، خود اسیر تنفر است و در پشت میلههای تعصب و کوته اندیشی گرفتار است. من اگر آزادی فرد دیگری را از او میگیرم، واقعا آزاد نیستم و قطعا وضعیت من مشابه وقتی است که آزادی مرا از من گرفته باشند. وقتی از زندان آزاد شدم مأموریت من این بود که هم ظالم و مظلوم را آزاد کنم.
در طول زندگیام خود را وقف مردم آفریقا کرده ام. با استیلای سفیدپوستان مبارزه کردهام، و با استیلای سیاهان نیز مبارزه کردهام. به دنبال آرمان جامعهای آزاد و دموکراتیک بودهام که همه بتوانند در آن در توازن و با فرصتهایی برابر زندگی کنند. این آرمان من است که امیدوارم با آن زندگی کرده و بدان دست یابم. اما اگر نیاز باشد، آمادهام برای این آرمان بمیرم.
No comment