۳۰ شهریور ام ماه سال ۱۴۰۳ / ساعت ۰۲:۲۰

مدیریت کوانتومی2

مدیریت کوانتومی2


 Quantum Management

ارسالی از بسکابادی ،دانشجوی مدیریت دولتی گرایش منابع انسانی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند، استان خراسان جنوبی

 📜 پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمودند :

کسی که متولی امور ده نفر شود، باید اندیشه چهل نفر را داشته باشد و کسی که مسئولیت اداره چهل نفر را بر عهده می گیرد، باید عقل و اندیشه چهارصد نفر را دارا باشد.

👋قرن بیستم با طرح نظریه نسبیت “انیشتین” و پس از او بوسیله شاگردش “هایزنبرگ” که به نظریه کوانتوم معروف شد، با نحوه تفکر نیوتونی (دیدگاه قطعی نسبت به پدیده‌ها) وداع گفت.

 امروزه تغییرات سریع و مستمر، جهان را به طور پیچیده‌ای از حالت ثبات و قابلیت پیش‌بینی خارج کرده است.

 ☄️در چنین جهانی توانایی مدیران برای هدایت و رهبری، نظارت و کنترل، و ایجاد هماهنگی به طور فزاینده‌ای به مخاطره افتاده است.

 قرن بیست و یکم را می‌توان از نظر فناوری و پیشرفتهای صورت گرفته عصر کوانتوم نامید.

💻رایانه ها، اینترنت، بارکد خوانها و جراحی های لیزری تنها چند نمونه از پیامدهای جدید و نوآوریهای نظریه فیزیک قرن بیستم هستند، که مکانیک کوانتومی نامیده می شوند.

🪐 کوانتوم در مفهوم ساده تنها به معنی ذره، و مقدار است.

 مدیریت کوانتومی خدمتی است به اثربخشی مدیران؛ که او را از تفکرات و رفتارهای ماشینی، و جبری به رفتارهای پویا، خلاق، و اثربخش رهنمون می‌سازد.

پیام کوانتوم این است که کل اجزای جهان و از جمله انسانها موجوداتی پویا، آگاه، و مرتبط با هم هستند.

⭐🌟نتیجه مدیریت کوانتومی توان‌افزایی در کارکنان است.

مدیریت کوانتومی رویکردی در جهت ارتقای قابلیتها، توانمندی‌ها و اثربخشی مدیران و به ویژه کارکنان است.از این رو هدف از مدیریت کوانتومی افزایش میزان اثربخشی و توان مدیران و کارکنان سازمان است.

📕📚 راهبردهایی که بدین منظور در مدیریت کوانتومی استفاده می‌شود شامل تشکیل گروه‌های خودگردان، ارائه بازخورد وسیع به مدیران و کارکنان که باعث پیشگیری از اشتباهات هزینه زا برای سازمان می‌شود و همچنین افزایش میزان یادگیری در سازمان و تبدیل سازمان به سازمان یادگیرنده و سازمان تندآموز است.

🚗🚕🛻 رویکرد ماشینی به انسان که بر تفکر قطعی از او استوار بود و با ابزارهای کلاسیک مانند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل، و ایجاد هماهنگی انجام می‌گرفت از جمله معضلات رویکردهای سنتی بود که به تدریج نقش رهبری در آن پر رنگ شده به‌طوری‌که در نهایت جای خود را به مدل رهبری می سپارد، که بر نفوذ، راهنمایی، جهت دادن، به جریان انداختن، عمل و باور، اتکاء دارد.

⬇️⬅️کوانتوم دیدگاه مدیران را در نگاه به پدیده ها از بالا به پایین و از برون به درون تغییر داده و معکوس می‌سازد، ولی چگونه؟

 این کار با مجهز شدن به مهارتهای هفتگانه کوانتومی ممکن است، که عبارتند از :

 نگاه کوانتومی: یعنی توانایی دیدن هدف ؛

👁️نگاه کوانتومی یعنی باور به اینکه جهان ما تابعی از باورها و نوع نگاه درونی خود ماست. فرصت‌ها در تصویرهایی نهفته‌اند که مدیران از کارکنان، تحولات و امور دارند. مدیران با این مهارت باید بتوانند از پیله‌های فکری خود خلاص شوند، تا به این ترتیب قادر به درک و شناخت عمیق‌تر محیط پیرامونی خود باشند. این شناخت در نهایت منجر به تصمیم‌گیری های سنجیده‌تر خواهد شد.

 تفکر کوانتومی: یعنی تفکر پارادوکسی ؛

🧠مغز انسان در طول قرن‌ها به تفکر سیاه یا سفید و خطی عادت کرده است و به همین دلیل نسبت به تغییر حالت تدافعی می‌گیرد، حال آنکه یک تغییر کوچک ممکن است تحولات عظیم به دنبال داشته باشد. خلاقیت‌ها گاه از متناقض و متعارض دیدن‌ها ناشی می‌شوند. تفکر کوانتومی، مدیران را به سمت شکستن چارچوبها و الگویی ثابت فرامی‌خواند و دیدگاهی خلاقانه به آنها می‌بخشد.

 احساس کوانتومی: یعنی توانایی احساس سازنده ؛

😇این مهارت مدیران را قادر می‌سازد از درون احساسی خوب و سازنده داشته باشند؛ علی‌رغم آنکه در بیرون چه بگذرد. این احساس به مدیران امکان می‌دهد که در ضعف ها، قوت ، و در تهدیدها، فرصت ببینند.

تحقیق موسسه هرت مث (IHM) بیان می کند که مدیران می‌توانند سطوح بالایی از انرژی را به سادگی به وسیله انتخاب تمرکز بر جنبه های مثبت هر واقعه‌ای، حفظ کنند. دیدن وقایع منفی از یک رویکرد مثبت، نیازمند مهارتهای احساس پارادوکس است.

 شناخت یا دانستن کوانتومی: یعنی توانایی شناخت شهودی ؛

☄🌌جهان یک میدان اطلاعاتی عظیم است. کسب آگاهی فرایندی خطی نیست، حالتی شهودی دارد و ظرفیت آن بی نهایت است. لانگر(Langer) نظریه تصمیم گیری حضوری (Mindful Decision Making) را ارائه داد. او بیان می کند که جمع‌آوری اطلاعات لزوماً تصمیمات بهتر را ایجاد نمی‌کند.

علی رغم تمرکز بر جمع آوری اطلاعات، تئوری لانگر بر آگاه ماندن و هوشمندی تاکید دارد(آگاهی).

  شناخت کوانتومی ما را به کشف و شهود وا می‌دارد و تفکر خطی را نهی می‌کند.

🐎 آیا تا بحال به چشمان اسبهای مسابقه دقت کرده‌اید؟ آیا گمان می‌کنید که چشم‌بندهایی که به چشم اسبها می‌زنند به دلیل حفظ چشمان آنها در مقابل چیزهایی مثل گرد و خاک و آفتاب است؟

خیر، سوارکاران به منظور آنکه اسب‌ها در خطی مستقیم حرکت کنند و به دور و اطراف خود نگاه نکنند، از این چشم‌بندها استفاده می‌کنند و عملا قدرت ابتکار عمل را از این حیوان صلب می‌کنند.

 الگوهای فسیل شده در مغز ما نیز کم و بیش همین ساز و کار را دنبال می‌کنند.

 عمل کوانتومی: توانایی عمل پاسخگویانه* ؛

🌄🌅عمل کوانتومی بر اصل جدا ناپذیری استوار است، که مطابق آن تغییر در هر جزء به تغییر در اجزاء دیگر منجر می شود.

🌙🌗 تمام اجزای کیهان بر یکدیگر اثر می‌گذارند، و مفهوم عمل کوانتومی نیز در همین نکته نهفته است. از این رو مدیر با این مهارت، اعمال مسؤلانه‌ای انجام می‌دهد که بر همه افراد و آینده تاثیر می‌گذارد، چرا که هر تفکر و عمل مدیریت، کل سیستم را تحت تاثیر قرار می دهد.

 اعتماد کوانتومی: قابلیت اعتماد به جریان زندگی ؛

👁️‍🗨️اعتماد کوانتومی به معنای باور داشتن به بی نظمی و علم به این است که عدم تعادل لازمه تکامل سیستم است. بی‌نظمی موجب پویایی و بالندگی در زندگی می‌شود. اعتماد کوانتومی در واقع اعتماد به فرآیندهای طبیعی است و از دخالتهای بیجا توسط مدیریت جلوگیری می‌کند. سازمان‌های “ بی‌شکل و یا سیال ” حاصل این فرایند است.

زیست کوانتومی : قابلیت زندگی و ارتباط با سایرین

🤯از طریق مناسبات کوانتومی است که ظرفیت ها آزاد می‌شود و با بوجود آمدن هم‌افزایی هر ذره بیش از خودش می‌شود.

افراد با دیگران می‌آمیزند و نقص آنها را نقص خود می دانند.

مدیریت کوانتومی مدیر را بر آن می‌دارد تا بر این تعاملات و مناسبات مهر تایید بزند و  زمان و فضایی برای گفتگو در نظر بگیرد و اطمینان داشته باشد که بهبود روابط به نتایج بهتر منجر می‌شود.

🔚 نتیجه گیری :

نظریه کوانتوم چشم اندازی است که بر مکانیک کوانتومی استوار است و از عرصه علم فیزیک برگرفته شده است.نفوذ علمی تئوری کوانتوم چنان بود که اصول و مفاهیم آن، به صورت پارادایمی در سایر رشته های علمی از جمله در علم مدیریت، مورد استفاده قرار گرفت.

 در مدیریت کوانتومی دو عامل صلاحیت و نفوذ مطرح است.

هدف از مدیریت کوانتومی افزایش میزان اثر بخشی و توان مدیران و کارکنان سازمان است.

راهبرد هایی که بدین منظور در مدیریت کوانتومی مورد استفاده قرار می گیرد، شامل تشکیل گروه های خود گردان، ارایه بازخورد وسیع به مدیران و کارکنان که باعث پیشگیری از اشتباهات هزینه زا برای سازمان می شود و افزایش میزان یادگیری در سازمان است.

مدیرانی که رویکرد کوانتومی را در سازمان خود و در روابط با کارکنان خود بکار می گیرند باید بدانند که برای افزایش سطح بهره وری در سازمان تنها یک علت خاص را نباید ارائه دهند بلکه ارتقاء بهره وری را باید ترکیبی از عوامل گوناگونی همچون توان و آمادگی کاری کارکنان ، انگیزه کارکنان برای انجام موفقیت آمیز امور ، شناخت کامل کارکنان از کاری که انجام می دهند و نیز حمایت سازمانی به این معنی که کارکنان برای انجام موفقیت آمیز کار حمایت شوند بدانند.

مدیران کوانتومی برای افزایش بهره وری نیروی کار خود نه تنها به کارایی،اثربخشی و رشد و پیش بینی پذیری ارزش می گذارند، بلکه به انرژی حاصل از بینش و ارزش های پایدارتری نیز توجه می کنند.

مدیران کوانتومی باید کارکنانی خلاق و نوآور پرورش دهند که این خود مرهون آموزش مناسب کارکنان،تحمل مخاطره، الگوهای ارتباطی مناسب و فراهم آوردن محیطی مناسب برای کارکنان است تا از طریق کار گروهی و منسجم مدیران را در جهت بهره ورتر کردن سازمان یاری رسانند.

مدیریت کوانتومی اگر به عواطف و احساسات کارکنان ارزش و احترام بگذارد و تمام تلاش خود را مبنی بر اینکه نیروی کار در شرایط مطلوب به کار بپردازند.

🥡🧊🪨تصمیم گیری مدیران سنگ زیر بنای ارکان و وظایف مدیران می باشد. مدیران پنج وظیفه مدیریتی را زمانی بهتر می توانند انجام دهند که تصمیمات بهتری اتخاذ نماید.

 مدیران با رویکرد کوانتومی قادرند در شرایط تغییر و تحول و عدم اطمینان که امروزه همه سازمانها با آن مواجه می باشند تصمیمات بهتری را اتخاذ نمایند.

تفکر کوانتومی عاملی است که باعث بروز خلاقیت مدیران می شود

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هرگونه کپی برداری از محتوای سایت بدون ذکر منبع پیگرد قانونی داشته و از لحاظ شرعی حرام است.

تمامی حقــوق مادی و معنــوی سایت متعـلــق به سرکــار خانم فاطــمه بسکــابادی می بـاشــد.