کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست
نویسنده این کتاب کیم وو چونگ نام دارد.
کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست یکی از بهترین کتابهایی که به ما نشان میدهد همیشه امکان رشد و پیشرفت از نظر مالی وجود دارد. نویسنده میخواهد به ما بگوید که کف همه خیابانهای جهان طلا یا پول ریخته است و این پولها و طلاها یک شخصیت هنرمند، دانا و توانا را میخواهد که آنها را جمع و از آن خود کند.
بنابراین محدودیت مالی در هیچ کجای جهان پذیرفته نیست. کیم وو چونگ، نویسنده کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست از مخاطب خود میخواهد که هر کجای جهان که زندگی میکند نباید تسلیم شرایط شود و از موفقیت مالی چشمپوشی کند بلکه باید با تلاش و کوشش یک فرصت برای رسیدن به پیروزی و موفقیت مالی برای خودش فراهم کند.
هیچ گاه فقر و محدودیت مالی قابل توجیه نیست.
او معتقد بود که علت شکست بیشتر کسب و کارها در سوء مدیریت آنها است.
نکات و خلاصه کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست
هدف کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست این است که به جوانان انگیزه بدهد و به آنها بگوید که هر جای جهان و با هر شرایطی که باشید میتوانید ثروتی رویایی خودتان را به دست بیاورید. کیم وو چونگ میگوید:
این کتاب از چهار بخش اصلی و ۵۲ فصل مجزا و کوتاه تشکیل شده است. چهار بخش اصلی این کتاب عبارت است از:
- رویاپردازی
- مدیریت
- رشد کردن
- رهبری
او در این کتاب مباحث گوناگونی را مطرح میکند که هر کدام از این مباحث برای بسیاری از افراد یک سوال است. به عنوان مثال او در این کتاب خوشبختی واقعی را معرفی میکند. او بر این باور است که از اولین روز به دنیا آمدن خوشبین بوده است و تنها تفریح او کار کردن است. در ادامه به یک سری از مهمترین نکاتی که در کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست میپردازیم:
نوآوری؛ آن روی سکه سادگی و ایدههای ساده
یکی از درسهای مهمی که کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست به ما میدهد این است که قرار نیست ایدههای خارقالعاده یا حساسی به ذهن ما برسد تا بتوانیم از آن ایدهها استفاده کنیم و به نوآوری برسیم بلکه در اکثر مواقع نوآوری و خلاقیت حاصل کار روی ایدههای ساده و ابتدایی است که ممکن است به ذهن هر کسی برسد. او از جوانان و مخاطبان این کتاب میخواهد که افرادی ایدهپرداز و خلاق باشند. وی همچنین از آنها درخواست میکند که هیچگاه دست از رویاپردازی برندارند. رویاپردازی باعث میشود که افکار جدید و خلاقانهای به ذهن ما برسد و اگر این ایدهها را به کار ببندیم ممکن است در سریعترین زمان ممکن به آرزوهای خودمان برسیم.
از کار خود لذت ببرید تا بتوانید سخت و زیاد کار کنید
ممکن است از نگاه بسیاری از افراد سخت و زیاد کار کردن یک نکته و خصوصیت منفی باشد ولی کیم وو چونگ نویسنده کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست از مخاطب خود میخواهد که کار مورد علاقه خودش را انتخاب کند. وقتی کار فرد مورد علاقه او باشد او به صورت خودکار تمایل دارد روی کار خودش وقت بگذارد و بخش زیادی از زمان خودش را روی کارش بگذارد.
کیم وو چونگ بر این باور است که وقتی فرد کار مورد علاقهاش را دارد و زیاد روی کارش وقت میگذارد ایدههای خلاق پس از مدتی به سمت او سرازیر میشوند. وقتی زیاد کار میکنید، جرقههای تازهای در ذهن شما شکل میگیرد.
قطعاً زیاد کار کردن یکی از راههای رسیدن به موفقیت است. وقتی کار مورد علاقه خود را داشته باشید و روی آن وقت بگذارید بعید است که به موفقیت نرسید. این نکته را بدانید که هیچکس نیست که خودش را وقف کار دلخواهش کند و موفق نشود. البته نوآوری و پیشگام بودن در کسب و کار هم اهمیت زیادی دارد. کیم وو چونگ بر این باور است که:
تاریخ تأیید میکند که موفقیت ملتها با روحیه پیشگامی ساخته شده است.
اکنون یک سوال برای همه از جمله خود کیم وو چونگ پیش میآید و آن اینکه اگر میگوییم که برای کارمان باید سخت و زیاد کار کنیم، پس تکلیف سلامتی چه میشود؟ چونگ پاسخ میدهد که روان آدمی از جسم او مهمتر است و اگر کاری که انجام میدهیم مورد علاقه و دلخواه ما باشد روانمان تغذیه میشود و هیچ مشکلی برای سلامتی ما به وجود نخواهد آمد.
گفتنی است که ایجاد تعادل بین کار و زندگی یکی از وظایف مهم و اساسی است که بر عهده داریم. ما نباید به قدری کار کنیم که سلامتیمان به خطر بیفتد بلکه لازم است که ورزش، تفریح و استراحت را هم در اولویت قرار دهیم.
به جای کمبودها، به امکانات موجود فکر کنید
یکی از خصوصیات مهم کیم وو چونگ که در این کتاب هم به آن اشاره میکند خوشبینی او است. وی بر این باور است که خوشبینی پایه و اساس تمام موفقیتها است. خوشبینی به او کمک کرده است که وقتی بقیه به فکر کمبودها هستند و دارند مشکلات را میشمارند او به فکر امکانات است و به این فکر میکند که چگونه میتواند از مشکلات و محدودیتها برای رسیدن به ثروت استفاده کند.
این موضوع برای ما هم یک درس بزرگ است. ما باید خوشبینی را در هر کاری چاشنی کار خودمان بکنیم تا بتوانید به رشد و پیشرفت برسیم. فرض کنید که یک کارآفرین نسبت به اوضاع و شرایط بدبین باشد. چه اتفاقی میافتد؟ مسلماً دیگر دست و دلش به کار نمیرود و نمیتواند آن طور که باید و شاید پیشرفت کند. بنابراین اگر میخواهید که در هر شرایطی موفق و پیروز باشید باید از فرصتها و امکانات موجود نهایت استفاده را ببرید و رشد و پیشرفت کنید.
در تجارت یک به علاوه یک، دو نمیشود!
یکی دیگر از درسهایی که در کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست یاد میگیریم این است که در تجارت نباید به این فکر باشیم یک و یک را با هم جمع کنیم تا به حاصل جمع آنها یعنی دو برسیم. کیم وو چونگ میگوید:
در یک تجارت هیچوقت نمیتوانی ۱ و ۱ را جمع کنی و حاصل آن ۲ شود، باید ۱ و ۱ را تبدیل به ۱۰ کنی و سپس آن را تبدیل به ۵۰ کنی، این روش درست تجارت است.
یکی از نکات مهمی که در تجارت وجود دارد این است که باید به فکر رشد تصاعدی باشید وگرنه نمیتوانید با افکار کوچک به درآمد و سرمایه بزرگ دست پیدا کنید. البته باید این نکته را هم بدانید که تمام بخشهای کار فقط و فقط رشد و پیشرفت نیست بلکه باید به فکر ضرر هم باشید؛ چون ضرر بخشی جداییناپذیر از تجارت است. کیم وو چونگ هم به این موضوع باور و اعتقاد دارد و میگوید:
تجارت فقط سود کردن نیست، بلکه کمتر ضرر کردن نیز بخشی از تجارت است.
بنابراین موفقیتها نباید شما را خیلی سریع از خودتان راضی کند بلکه باید پس از موفقیت شور و اشتیاق شما برای کار و تلاش، بیشتر شود. البته شکست هم نباید مانع حرکت شما شود و باعث شود که از حرکت باز بایستید و با دلسردی مسیری که تاکنون آمدهاید را فراموش کنید.
بحرانها را پلی برای رشد و پیشرفت ببینید
یکی دیگر از درسهای مهم کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست این است که وقتی به یک بحران در کسب و کار یا زندگی شخصی خود برمیخورید، تصور نکنید که دنیا تمام شده است و دیگر هیچ امیدی وجود ندارد بلکه مطمئن باشید که این بحران در زندگی و کسب و کار شما به وجود آمده است تا درسی به شما بدهد یا شما را برای آیندهای روشن و درخشان آماده کند. بنابراین همیشه با دیدی مثبت به بحرانها نگاه کنید و هر بحران را پلی برای رشد و پیشرفت ببینید.
کیم وو چونگ بر این باور است که فرصتها زاییده سختیها و ناملایمات هستند و نقطه تمایز افراد موفق از افراد ناموفق این است که با بحرانها چگونه برخورد میکنند؟ آیا این هنر را دارند که سختی را به یک فرصت برای رشد و پیشرفت تبدیل کنند؟
اعتماد به نفس ارزشمندترین دارایی هر انسان موفق است
اعتماد به نفس داشتن به این معنا است که شما هم دانش و هم توانایی و مهارت لازم برای انجام یک کار را دارید به بیان سادهتر کسی که اعتماد دارد هم میداند و هم میتواند. اگر تمایل دارید که در زندگی و کسب و کار خود به موفقیت برسید باید هم دانش و هم توانایی لازم برای انجام یک کار را داشته باشید. همان گونه که گفتیم برای رسیدن به توانایی و مهارت لازم باید زمان زیادی روی کار و فعالیت خودتان صرف کنید.
اگر بتوانید زمان کافی روی کار خود بگذارید خیلی سریع به تخصص و دانش کافی میرسید و وقتی تخصص کافی را پیدا کردید میتوانید در کاری که انجام میدهید موفق و پیروز شوید. همان طور که مشاهده میکنید اعتماد به نفس هم باید تلاش و کار زیاد به دست میآید و یک دارایی ارزان و بیارزش نیست. اعتماد به نفس متعلق به کسانی است که حاضرند رنج و سختی کار را به جان بخرند و موفق شوند.
یک اصل مهم مدیریتی: احساس رضایت و دست کشیدن از کار
کیم وو چونگ در کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست میگوید که احساس رضایت یک نسل باعث میشود که دست از تلاش و کار بکشند و وقتی یک نسل راحتی به خود بدهد و هیچ تلاشی نکند چه اتفاقی میافتد؟ قطعاً نسل بعدی مجبور است سختی و تلخی بکشد تا عزت و اعتبار گذشته خودش را بازیابد.


No comment