قسمتی از کتاب قدرت ضمیر ناخودآگاه شما
اثر جوزف مورفی
چرا یک انسان غمیگن است و دیگری شاد؟
چرا یک انسان خوشبخت و ثروتمند است و دیگری تنگدست و بیچاره؟
چرا یک انسان همواره اسیر ترس و اضطراب است اما دیگری سرشار از آرامش و اطمینان؟
چرا یک انسان کاملا موفق است و دیگری مجسمه شکست؟
چرا یک انسان در شغل و حرفه اش یک نابغه است اما دیگری در زندگی اش موفق به انجام هیچ کار ارزشمندی نشده؟
ضمیر ناخودآگاهتان سرچشمه آرمان ها ، آرزوها،خواسته های خیرخواهانه شماست از طریق قدرت ضمیر ناخودآگاه بود که شکسپیر توانست حقایق عظیمی راکه برعموم مردم در روزگار خودش پوشیده بود برای آن ها فاش کند.
بدون شک این قدرت ضمیر ناخودآگاه فیدیاس مجسمه ساز یونانی بود که آن همه نظم ،زیبایی ،تقارن و تناسب را در مجسمه های سنگی و برنزی به نمایش در می آورد .
رافائل ،هنرمند ایتالیایی،به کمک قدرت ضمیر ناخودآگاهش بود که توانست تابلوی مدونا را نقاشی کند و لودویگ بتهوون از طریق قدرت ضمیر ناخودآگاهش توانست که آن سمفونی های بی نظیر را خلق کند .
هر فکر ،باور، عقیده ، نظریه و یا اصلی را که در ضمیر ناخودآگاهتان حک کنید نتیجه آن را در موقعیت ها ،شرایط و رویدادهای زندگی تان مشاهده خواهید کرد چیزی را که در درونتان می نویسید در دنیای بیرونی تجربه خواهید کرد.
شما دائما در حال نوشتن در کتاب زندگی تان هستید وهر چیزی را که در آن بنویسید تجربه می کنید. انسان همان چیزی است که در تمام مدت به آن فکر می کند.
ذهن چطور کار می کند ؟
ذهن دوسطح دارد سطح هوشیار یا منطقی و سطح ناخودآگاه یا غیر منطقی
شما با ذهن هوشیارتان فکر می کنید وهر چیزی را که زیاد به آن فکر کنید به ضمیر ناخودآگاه شما انتقال می یابد.و ضمیر ناخودآگاه شما با توجه به ماهیت آن فکرها به دنیای بیرونی شما شکل می دهد ضمیر ناخودآگاه شما جایگاه احساسات شما است .و در واقع آن قسمتی از ذهن است که قدرت آفرینندگی دارد . اگر شما آگاهانه فرض کنید که چیزی حقیقت دارد حتی اگر آن چیز درعمل واقعیت نداشته باشد ضمیر ناخودآگاهتان آن را به صورت یک واقعیت می پذیرد و با قدرت بی پایانی که دارد آن را به واقعیت تبدیل می کند چرا که شما آگاهانه باور کرده بودید که آن چیز حقیقت دارد.
تمام اتفاقاتی که برای شما رخ می دهند نتیجه ی افکاری هستند که ضمیر ناخودآگاهتان آن ها را به عنوان واقعیت قبول کرده است ، ضمیر ناخودآگاه سرمنشا عادت های ما است وهمین عادات هستند که به زندگی ما شکل می دهند
قانونی که بر ذهن حکم فرما است قانون باور است . ذهن شما همان فکری است که در ذهن شما است نه چیزی بیشتر تمام تجربیات ،اتفاقات شرایط و اعمال شما چیزی نیستند جز واکنش ضمیر ناخودآگاهتان به افکاری که در سردارید.به یاد داشته باشید شما باید ذهنتان را باور داشته باشید چون همین ذهن شماست که واقعیت شما را می سازد.
ذهن هوشیار و ضمیر ناخودآگاه
شما باغبان هستید ودر تمام طول روز براساس عادت های فکرتان دانه ها(افکار)را در ضمیر ناخودآگاهتان می کارید هر آنچه را که در ضمیر ناخودآگاه خود بکارید در دنیای بیرونی برداشت می کنید .
بیشتر افراد در دنیای بیرونی شان زندگی می کنند اما انسان های روشنفکرتر،به شدت به دنیای درونی خود اهمیت می دهند به یاد داشته باشید این دنیای درونی شما، افکار،احساسات،و تصاویر ذهنی شما است که دنیای بیرونی شما را شکل می دهد .بنابراین هرچیزی که در دنیای بیرونی خود مشاهده می کنید خوب یا بد دنیای درونی شما است و آگاهانه یا ناآگاهانه توسط افکار و اندیشه های شما ایجاد شده است . ضمیر ناخودآگاه شما بیست و چهار ساعته فعال است و میوه عادات فکری تان را در دامانتان می ریزد. من میدانم که خردمندی عمیق تر ضمیر ناخودآگاهم اکنون در حال پاسخ دادن به من است و هرچیزی را که در درونم احساس کنم و بخواهم در دنیای بیرونی آن متجلی می کند و همواره بین دنیای درونی و بیرونی من یک تعادل و موازنه برقرار خواهد بود
No comment