ارسالی ؛ بسکابادی،دانشجوی مدیریت دولتی گرایش منابع انسانی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند خراسان جنوبی
🕯️ز «فرزانگان» چون سخن بشنویم
به رای و به فرمانشان بگرویم
کزیشان همیدانش آموختیم
به فرهنگ دلها برافروختیم
زادگاه این مکتب فلسفى، آمریکا است و اسامى دیگر آن ،
فلسفه علمى،اصالت عمل، فلسفه آلى یا وسیله ای.
محور اندیشه ی مکتب پراگماتیسم، مفید بودن و عملى بودن محتوای اندیشه آدمی است.
ارزش حقیقت، در گرو فایده عملى آن است.
ملاک صحت و سقم، عمل آدمى است؛ نه نظر یا دلیل عقلى و منطقى او.
( حرف دل ؛ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ؛
آدمهایی ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ حرفهایشان ﻫﺴﺘﻨﺪ )
عملگرایی عبارت است از نوعی گرایش، روش و یا فلسفه ای که نتایج عملی و افکار و معتقدات آدمی را معیار اساسی تعیین ارزش و حقیقت آنها می داند.
پراگماتیسم در سیاست بیشتر واقع گرایی و مصلحت گرایی معنی می دهد.
دولتمردان و سیاست مداران پراگماتیست به کسانی اطلاق می شود که امکانات عملی و مصلحت روز را بر معتقدات خود مقدم می شمارند و برای پیشرفت مقاصد خود یا ماندن بر مسند قدرت، انعطاف نشان می دهند.
🌞همه چیز در جهان در حال تغییر است و تغییر یک واقعیت غایی است. انسان موجودیست متغیر که درتعامل دائم با جهان است ،انسان همواره از جهان تاثیر می پذیرد و بر جهان تاثیر می گذارد. نتیجه این تعامل یا تاثیر کسب معرفت است
یک فکر یا عقیده تا وقتی که فقط عقیده است، بخودی خود نه صحیح است و نه غلط؛ بلکه فقط در جریان آزمایش و کاربرد عملی آن است که بر حسب نتایجی که از آن نظر گرفته می شود، صادق یا کاذب میشود.
💫در پراگماتیسم، افکار و عقاید همچون ابزارهایی هستند برای حل مسائل و مشکلات بشر؛ تا زمانی که اثر مفیدی دارند، صحیح و حقیقی اند و پس از آن غلط و خطا می شوند.
حقیقت چیزی ساکن و تغییر ناپذیر نیست؛ بلکه با گذشت زمان، توسعه و تحول می یابد.
رفتار، فرایند سازگاری پایان ناپذیر با جامعه است. آنچه را که فرد آموخته است ضمن تجربه های هدفدار انجام گرفته است.
🪴یادگیری، فرایند بازسازی است.
🧑🏻🏫معلمان قدرت مطلق نیستند و نمیتوانند یادگیری را برای محصلان انجام دهند .
محصلان مدام از دیگران می آموزند که مهمتر از همه، محیط شان است.
🧑🏻💻 دیوئی ، معتقد است که دانش آموز نیاز به علاقه و رغبت دارد، دانش آموز باید طوری تربیت شود که خود عامل باشد نه این که عمل شخص دیگری را تحمل کند. او اعتقاد دارد که تعلیم و تربیت باید بر اساس توانایی ها و ظرفیت دانش آموز صورت گیرد. منظور دیویی از توجه به تفاوتهای فردی دانش آموز امتیاز قائل شدن برای برخی و یا محروم کردن عده ی دیگری نیست بلکه منظور آن است که با هر فرد متناسب با ظرفیت و استعدادش برخورد شود.
دیوئی به فعالیت دانش آموز برای یادگیری تاکید می کند و معتقد است که شاگرد باید خود به پژوهش برای حل مسئله بپردازد و از تحمیل مطالب خودداری کند.
🧑🏻🎓👩🏻🎓در نظریه پراگماتیسم روش تدریس، دانش آموز محور است و برنامه درسی را ناشی از زندگی می داند.
روی تفکر انتقادی و خلاق تاکید می کند.
وظیفه معلم این است که تجارب و آزمایشها را برگزیند، تنظیم کند و هدایت نماید، آنچنان که شرکت در فعالیتها شناخت و معرفت دانش آموزان را به حداکثر برساند. وقتی خود دانش آموزان درگیر تجربه و آزمایش شوند، طبعًا بیشتر احساس مسئولیت خواهند کرد.
تربیت اجتماعی و روان شناختی باید تواما انجام گیرند. در هر گونه تربیت: اخلاقی، شغلی ، اجتماعی باید رشد و تکامل فرد را پایه قرار داده با توجه به این نگرشها روش تدریس تابعی از تفاوتهای فردی خواهد بود و نمی توان روش واحد و ثابتی را برای همیشه به کار برد.
🪄روش تدریس، باید همه محصلان را فعال نگه دارد، نیازها، رغبتها و تمایلات همه دانش آموزان را در نظر بگیرد، تفکر انتقادی را در آنان برانگیزد، احساس مسئولیت را در آنان پرورش دهد، آنها را به تجربه شخصی پدیده ها برانگیزد، همکاری و تشریک مساعی را ایجاب کند.
معلم( من ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت نه اندیشهها را) نقش رهبری، راهنمایی کننده و هدایت کنندگی دارد و تدریس را به صورت غیرمستقیم انجام می دهد.
از نظر پراگماتیستها، بهترین روش تدریس همان روش پروژه است،
یعنی هر گروهی از دانش آموزان به مطالعه و جمع آوری اطلاعات درباره یکی از موضوعات درسی همت می گمارد.
انتهای مبحث
🧑🏻💻به نظر پیرس سمت گیری آموزش و پرورش، تامین رفاه افراد است و انسانها را ترغیب می کند که رفاه خویش را به مثابه هدفی ممتاز ساخته است. رفاه تنها هنگامی به دست خواهد آمد که به گونه ای سنجیده و به مثابه یک هدف در نظر گرفته نشده باشد، رفاه به مثابه یک نتیجه فرعی جستجوی اهداف دیگر و عالی تر به دست می آید.
حقانیت دادن به آموزش و پرورش بر اساس ظرفیتش برای افزایش 💰درآمد، به ارائه دیدگاهی محدود از هدف منجر می گردد. چنین درکی از آموزش و پرورش و زندگی که بدون شک هدف آموزش و پرورش جدا از هدف زندگی نیست، به چه چیزی منجر خواهد شد؟” فقر روحی
تنها نتیجه دیدگاهی است که نمی تواند اشخاص را با اهدافی تغذیه کند که فراتر از رفاه آنان است؛ اهدافی که زندگی آنان بر حسب آنها، با معنا یعنی دارای پیامدهای مهم می گردد.
فلسفه عمل گرایی به اصل تکامل در برنامه درسی معتقد است و این اصل عبارت از زندگی دانش آموز و تجربه او به طور کلی و خصوصاً فعالیت کنونی وی است.
🏬مدرسه جامعه کوچکی از اجتماع بزرگ است که دانش آموز از راه فعالیتهای خود در این جامعه می تواند با حقوق و وظایف یا به طور کلی مسائل اخلاقی آشنا شود و آنها را به کار بندد.
در این صورت دیگر معلم نقش واعظ و سخنران را نخواهد داشت. پراگماتیست از طریق روش پروژه مشخص می شود. در این روش محصل را با مشکلات و مسائل عملی در زندگی مواجه می کنند تا شخصا درباره آنها بیندیشد و برای حل آنها بکوشد.
محیط کلاس باید روح دموکراسی را پرورش دهد و دانش آموزان را متوجه ارزش فردی و قدرت عقلانیشان کند.
No comment