مقاله جامع سندروم تروریسم سازمانی
😎🔫
“سندروم تروریسم سازمانی”
منظور از ترور شخصیت در سازمان، «رفتار یک فرد یا افراد خاصی است که چون برای دستیابی به هدفهای شخصی یا گروهی خود قادر به استفاده از روشهای صحیح نیستند و نمیتوانند منافع خود را به شیوهای صحیح، مقبول و مطابق با اصول اخلاقی بدست آورند، میکوشند با اِعمال قدرت و براساس ترس، حذف روانی- اجتماعی افراد دیگر، شایعپراکنی و بدگویی به مقصود خود برسند.
طی این فرایند آنها سعی میکنند شخص یا اشخاص مورد تهاجم را در نظر روسا، مرئوسان و همکارانشان، نامطلوب، کم کار، مخالف اهداف سازمان و افرادی بی مصرف و بد، جلوه دهند.
مشخصات افرادی که اقدام به ترور اجتماعی شخصیت دیگران میکنند:
🔺️پایین بودن عزت نفس یا کمبود عزت نفس:
این افراد به دلیل احساس حقارتی که ممکن است داشته باشند، با استفاده از «مکانیسمهای دفاعی» از نوع کوچک یا خوارسازی، سعی میکنند دیگران را تخطئه کنند و بر احساس خود ارزشمندی و قدرت کاذب خود بیفزایند.
🔺️نیاز به قدرت و اعمال آن:
نیاز اینگونه افراد به دارا بودن قدرت و اعمال آن بر دیگران شدید است و مایلاند با اتخاذ همه شیوههای ممکن، دیگران را وادار سازند تا در مقابل آنان کٌرنش کنند و سخنی برخلاف میل آنان بر زبان نیاورند. نیاز به واداشتن دیگران به اطاعت بیچون و چرا، یکی از مشخصات عمده این گونه افراد است.
🔺️کمبود دانش فنی و تخصصی لازم در سازمان:
این افراد با کمبود در برخورداری از دانش فنی و اطلاعاتی، به سرپرستی یا مدیریت واحدی که کارکناناش دارای دانش فنی و اطلاعات تخصصی هستند، منسوب شدهاند. دانش آنها بسیار کمتر از فردی است که مورد هجوم تروریستی قرار میدهند و با این حساب حس حسادت و خود کم بینی خود را جبران میکنند.
🔺️احساس کمبود در یک یا چند خصوصیت شخصیتی یا ظاهری:
افرادی که از نظر ظاهری یا از جهت ابعاد پنهان شخصیت (نظیر هوش، استعداد و…) خود را کمتر از دیگران میدانند و میخواهند حقارت خود را عیان نسازند اقدام به تخطئه کارکنان دیگر میزنند.
🔺️منصف نبودن و عدم بلوغ روانی- اجتماعی:
افکار و قضاوتهای اینگونه افراد در سازمان، بسیار تحت تأثیر خواستههای کودکانه و ترسها، جاهطلبیها، خشم یا حسادت آنان است.
🔺️بیاعتنایی به اصول اخلاقی:
اینگونه افراد به هر طریق ممکن میخواهند به اهدافشان برسند و این تیپ افراد رسیدن به هدف را با هر ابزاری توجیه میکنند حتی اگر اصول اخلاقی و انسانی زیرپا گذاشته شود.
🔺️کمکاری و ناتوانیهای شخصی:
افرادی که طبعاً بهره هوشی پایینتری دارند همچنین تنبل کمکار و تنپرور هستند و از استعدادهای ذاتی برخوردار نیستند وقتی میبینند که از دیگران کم آوردهاند دست به اینگونه اقدامات پلید میزنند.
برای جلوگیری از این پدیده مخرب در سازمان میتوانیم اقدامات زیر را انجام دهیم:
✴ ابتدا باید مشاغل مختلف مورد بررسی قرار دهیم و پس از آنکه پستها مشخص شدند برای هر کدام نظام شرح و مشخصات شغل تدوین کنیم، وقتی حدود و اختیارات هر شغل با تمام جزئیات مشخص شد از مشاوران متخصص جهت گزینش بهترین فرد، برای شغل موردنظر، کمک بگیریم یعنی با تجزیه و تحلیل شخص و شغل توسط سازمان و مشاوران صنعتی، میتوانیم افراد سالم را در سازمان استخدام کنیم. زیرا اساساً پیشگیری بهتر از درمان است و باید اضافه کرد که اکثر کسانی که به ترور شخصیت اجتماعی دیگران میپردازند افرادی هستند که از لحاظ شخصیتی دچار مشکلاند.
✴موجباتی را فراهم آوریم تا هیچ یک از کارکنان سازمان بدون طی کردن دورههای آموزشی مناسب، کارآمد و اثربخش به پست مدیریت یا سرپرستی و یا مشاغل خاص منصوب نشود. در واقع مدیریت یا سرپرستی هنری است که افراد باید ضمن برخورداری از بعضی مشخصات شخصیتی و با کسب مهارتهای شناختی، هیجانی و رفتاری مناسب، آن را بیاموزند.
✴ پیروی از یک برنامه علمی و صحیح ارزشیابی مدیران و دیگر کارکنان، میتواند نقش مهمی را در پرورش کارآیی آنان در سازمان ایفا کند طی این روشهای علمی ارزیابی، افرادی که به آموزش، مشاوره، پاداش و تقویت، درمان و… نیازمند هستند مشخص میشوند.
✴ با اشاعه عادت و فرهنگ تشکیل جلسات بحث و مذاکره گروهی در سازمان و تشویق کارکنان برای شرکت در این گونه جلسات و طرح مسایل و مشکلات خود در حضور، مدیران و به خصوص در حضور مدیران عالی سازمان، میتواند به ایجاد یک فضای روانی- اجتماعی مناسب در سازمان کمک کند و به کارکنان بیاموزد که میتوانند مشکلات، کمبودها و نگرانیهای خود را بدون اقدامات منفی ابراز دارند و به نتیجه برسند.
✴به عنوان مدیران یا سرپرستان سازمانها باید با مشاهده کردن غیبت، بدگویی، تهمت و بهتان نسبت به دیگران ، به اینگونه رفتارها، انتقاد کنیم و به چنین افرادی اجازه ندهیم که جو سازمان را با شایعهپراکنی و جوسازی منفی در مورد دیگران برهم بزنند.
✴ کارکنان می توانند با تشخیص دادن فردی که اقدام به ترور یا شایعه پراکنی میکند، او را از جمع دوستان و گروه اجتماعی خودشان طرد کنند چون اساساً نمیتوان به این افراد اعتماد کرد.
🕯حرف دل
مدیران و کارکنان اداره ها و سازمان ها بدانند که با انسان و شخصیتی روبرو هستند که خداوند متعال برای او، بسیار سرمایه گذاری کرده (درجه خلیفه الهی) و همه هستی را آفریده تا او به تکامل برسد.
درواقع هر شخص در مواجهه با هر انسانی باید بداند که با عصاره همه هستی، روبروست و وظیفه دارد تا به خدمت گزاری به او، زمینه تکاملش را فراهم سازد.
این همه تأکیدی که در ادیان الهی درخصوص شخصیت انسان شده از آن روست که این موجود، گل سرسبد هستی است و نباید با رفتارهای نسنجیده آن را رو به افسردگی برد و خشکاند.
خدمت به چنین آفریده ای، خدمت به خدا و احترام به خلقت اوست.
خوشا به حال کسانی که هر روز با چنین فهم و درکی بر سر کار خود حاضر می شوند و از این کشتزار ناپیدا کرانه، خرمن خرمن محصول می چینند و برای سرای آخرت خود، ذخیره می کنند.
بدا به حال افرادی که با دست خود، وجودشان را در کمند شیطان اسیر کرده و جاهلانه این کشتزار را به آتش می کشند و استعدادهای وجودی خود و دیگران را از بین می برند.
🖋نوشته را با یک جمله از بهترین مدیر تاریخ حضرت علی علیه السلام به پایان می رسانم:
“خوشا به حال کسی که پرداختن به عیوبش، او را از پرداختن به عیوب دیگران بازمی دارد”
No comment